آتریناآترینا، تا این لحظه: 12 سال و 10 ماه و 22 روز سن داره

آترینا، عشق مامان وبابا

حلول ماه رجب

بهارعاشقان و دلدادگان حریم كبریایی فرا رسیده است.   لیلة الرغائب( اولین شب جمعه ماه) و میلاد ابوالائمه امیرالمومنین علیه السلام تا شب نیمه رجب و ایام مبارك " بیض" كه راهیان طریق سلوك به اعتكاف و مناجات با رب جلیل می نشینند .   ...
14 خرداد 1390

پایان هفته 38

سلام جوانه عشق مامانی و بابایی..... سلام جوانه عشق مامانی و بابایی،امروز وارد 39 امین هفته ای شده ای که تویه دل مامان هستی، غنچه پرطراوت زندگیمون، ما بخاطر درس بابا مجبور شدیم 40 روز پیش بیایم کشور مکزیک.   گل همیشه بهارم من وبابایی 5 ماه تمام شبانه روز تلاش کردیم تا بتونیم با هم باشیم و لحظه تولد تو عزیز ترین و زیباترین واقعه زندگیمون رو با هم جشن بگیریم. وقتی که دوستای بابا تویه شهر لاپاز، کنار سواحل زیبای کالیفرنیا فهمیدند تا چند وقت دیگه غنچه ما شکفته میشه، یک جشن مفصل گرفتن و کلی هدیه برای مسافر کوچولوی ما آوردند. ...
11 خرداد 1390

اسم

سلام خانمی، چقدر ناز داری، پس کی قدم روی قلب ما میذاری، دایی احسان جونی بازم سراغت رو میگیره، هنوز اسم قشنگتو به هیچ کی نگفتیم، دایی جون اسم آمیتیس، و مانی جون اسم مانلی رو پیشنهاد دادن، منم کلی سرکارشون گذاشتم. راستی باباجونی قراره امروز تختخوابت رو بیاره تازه کلی اسباب بازی هم برات خریده، موندم چه جوری اینارو ببریم ایران خونه خود خودمون. ...
11 خرداد 1390

انتظار

سلام خانوم کوچولو، نمی دونی همه چقدر منتظر تولد تو هستن  از همه بیشتر دایی احسان خیلی بیقرار دیدنته، هر روز چت میکنیم، مرتب می پرسه؛ کی میای. راستی یادم رفت بگم یه پسر خاله خوب و مهربون به اسم مانی  داری. هنوز نیومده خیلی دوست داره؛ همه منتظرتیم.دوست داریم خیلی زیاد.     ...
10 خرداد 1390
1